صدرا و عکس در آتلیه
بالاخره برای روز شنبه ساعت 3 و نیم قرار فیکس شد . تا ما صدرا رو به آتلیه ببریم تا عکس بگیره .
(دقیقا ساعت خواب صدرا ) آقای بیگلری متاسفانه فکر کرده بود که قرار کنسل شده و ساعت 5 اومد. توی این مدت هم صدرا حسابی خسته شده بود و بهونه میگرفت خلاصه با هزار وعده وعید و دادن شکلات ( هیچ وقت صدرا اینقدر شکلات رو با هم نخورده بود ) چند تا عکس گرفت . امیدوارم از توش یک عکس درست در بیاد . من که چشمم آب نمیخوره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی