صدرا و تولد باربد
سلاممممممممممم
بالاخره بعد از مدتها یکنواختی و بی خبری با چندتا خبر اومدم
باربد هم 24 آذر 3 سالش شد و خاله نشاط براش یک تولد کوچولو گرفت و تو هم کلی ذوق داشتی که میخوای بری تولد باربد و از صبح همش میگفتی کی میریم تولد .
هرچند وقتی رسیدیم انگار نه انگار تولده و شما 2 تا توی اتاق بودید و با اسباب بازیهاتون بازی میکردید و3 تااز دوستهای باربد که دختر بودن اونا میرقصیدن و مجلس رو گرم میکردن . و شما ترجیح میدادید خودتون با هم تو اتاق بازی کنید . البته وقتی کیک اومد و کادو ها روی میز گذاشته شد وضع فرق کرد و کلی ذوق کردید و این وسط هم صدرا مثل باربد یک لباس اسپایدر من از عمه فهیمه کادو گرفت و وقتی هردو تنشون کرده بودن قابل تشخیص از هم نبودن .
آفرین پسرم خیلی خوشحالم که اینقدر درک داری و میدونی که کادوهای باربد مال اونه و شما بهونه نگرفتی برخلاف تولد خودت که باربد گریه میکرد .