شبی که صبح نمیشد
روز دو شنبه هفته گذشته از مجله سیبب سبز با من تماس گرفتن و برای روز چهارشنبه ساعت 11 قرار گذاشتن تا صدرا رو ببریم آتلیه و برای عکس روی جلد مجله عکس بگیره . ولی یک اتفاق بد روز سه شنبه افتاد صدرا که داشت توی خونه میدوید پاش به لبه فرش گیر کرد و با صورت روی سرامیکها افتاد و وقتی پاشد دهنش پر از خون شده بود من که خیلی ترسیده بودم با کمک مامانم دهنش رو پاک میکردیم و دیدم که هم لب پایینش و هم لثه های بالا زخمی شده بود . خلاصه با هزار زحمت صدرا رو اروم کردیم و صدرا خوابید و بعد از 2 ساعت از خواب بیدار شد و بهونه میگرفت که دهنش درد میکنه ولی خونریزی بند اومده بود . خلاصه تا شب که صدرا مشغول بازی بود ولی شب موقع خواب وقتی برای صدرا د...
نویسنده :
مامان صدرا
17:55